م ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 35 ساله )

سلام وقت بخیر،10سال پیش ب اجبار خانواده وتاکید مادرم ازدواج کردم،من 15سال داشتم ،همسر من الکلی،سیگار،وبا یه خانم هم رابطه داشتن ایشون یه الکلی دائمی بود،گاهی هم علف میزدند بدنشونم پر ازجای چاقو هست،من هیچ اطلاعی نداشتم درصورتی ک خانواده من کامل میدونستنداما من درجریان نبودم چندبارم دست ب خودکشی زدم ،دوران عقدرفتم سمت خانواده برای طلاق مادرم منو ازخونش بیرون کرد،همیشه بخاطر بحثای بین ماهمیشه منو مقصر میکرد،من بدون هیچ مراسمی به عقدوعروسی همسرم دراومدم فقط یه خطبه مهزری،همسرمن بعد از5سال دیسک کمرگرفت وعمل کردند بعدازاون الکل مصرف نکرد رو اورد ب مواد مخدر تریاک من یه پسر 4ساله ویه دختر روبارداربودم ،هردفعه خواستم بچه دوم روبندازم مادرم مداخله کرد وهمسرمو درجریان میزاشت،الان دخترم 4سالشه وپسرم امسال میره کلاس دوم ،،بچه هامو یک هفته هست رهاکردم واومدم ،خسته شدم دیگه توان موندن باهاشو ندارم ،،ایشون تاموقعی ک مواد والکل مصرف میکرد من رولازم داشت الان حتی یه زنگم برا برگشت ب من نزده،،بعد ده سال زندگی حتی کرایه برگشت ب خونه مادرهم نداشتم ،،نمیدونم الان چیکا کنم،،خانواده من ب من اهمیت چندانی نمیدن وچون من برگشتم اجازه بیرون رفتن از خونه رو ب من نمیدن ،،ازمادرمم بخاطر عمروجوونی رفتم متنفر تحمل کردنش برام سخته ،هرموقعه میبینمش یادم میاد چطور بیرحمانه جوونی وزندگی من روب فنا داد،الان نه پای رفتن دارم نه جای موندن،لطفا کمک کنید


مشاور (خانم طیبه قاسمی)

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،گذشته ها با تمام تصمیم های غلط و اشتباه گذشته است و دیگر بر نخواهد گشت اکنون وظیفه شما به جای اندوه گذشته و حسرت سال های جوانی و اشتباهات پدر و مادر و همسرتان و حتی خودتان ، این است که مسئولیت مادری خود را فراموش نکنید و بدانید برای آرامش بیشتر خود شما احتیاج دارید که وظیفه مادری و وظیفه ای که درقبال فرزندانتان دارید را انجام دهید ،چیزی که هیچ گاه وجدان شما آن را رها نخواهد کرد اگر شما فرزند نداشتید قطعا پیشنهاد طلاق برای شما اصالت داشت ولی اکنون شما دو فرزند بیگناه را به این دنیا آورده اید و آنها هیچ گناهی در این زندگی ندارند ،شما حتی یک تنه نیز میتوانید باعث خوشبختی آنها شوید ، شما فرض را بر این بگذارید که همسرتان فوت شده است آیا فرزندانتان را رها خواهید کرد ، شما با یک فرد معتاد 10 سال زندگی کرده اید و اکنون که فرزندانتان در سن حساسی هستند آنها را رها کرده اید ،این دور از انصاف میباشد و هرگز روی آرامش را شما نخواهید دید .پس اشتباه زندگیتان را با یک اشتباه بزرگتر جبران نکنید . شخص معتاد دارای روحیه ضعیفی است که باعث می شود که تا به وسیله مواد مخدر آرامش روحی نسبی کسب کند . این شخص خودش از حالت خود ناراضی است ولی قدرت روحی لازم را ندارد تا بر نفس خود ویا دوستان فاسد خود ، پیروز شود واعتیاد خود را کنار بگذارد ؛ از این رو هرگونه سرزنش ویا درمقابل اوایستادن، کار را پیچیده تر می کند ، برای رفع اعتیاد او باید درکنار اوقرار گرفت تا او آرام آرام قدرت روحی بیشتری بگیرد وقادر برترک چیزی که خودش هم ناراضی است ، شود . هر کسی به نوبه خود دارای مشکلات ، استرس‌ها و تنش‌های مخصوص به خود است. امـا اگـر شما بیاموزید که چگونه با آنها کنار بیایید در پـایان ، پیروز از میدان خارج می‌گردید. معجزه‌هـا بـه خـودی خود روی نـمی‌دهنـد، ایـن شـما هستید که باید آنها را خلق کنید. اگر مشکلی دارید، به جای آن که منتظر بمانید تا مشکل خود به خود حل شود ، قدم نخست را بردارید و آن را حل کنید.در ما هم بعضی صفات بد وجود دارد که خودمان ناراضی هستیم ، ولی به علت عدم درک وهمراهی دیگران ، بر خلاف میل خودمان در صفت بدمان بیشتر پافشاری می کنیم !! کمی فکر کنید آیا این گونه نیست ؟ !! برای ترک اعتیاد شوهرتان ، با صبر وحوصله گام های زیر را برداریم ، انشالله پس مدت زمانی همسرتان خودش شروع به پاک شدن خواهد نمود.و اگر هم نشد شما وظیفه خود را انجام داده اید وجای نگرانی نیست .از امروز بیایید به جای غُر زدن و تحقیر کردن ، در کنار اوقرار بگیرید ! کنارش با محبت بنشنید ودست نوازش خودتان را بر سر او بکشید ( این کار به عنوان تأیید اعتیاد اونیست بلکه مرحله ای برای آماده کردن اوبه ترک اعتیاد ) وابراز محبت وعلاقه کنید و به او مانند شوهری موفق وخوب بنگرید . قبول این کار سخت است ولی اگر بپذیرید که شوهرتان « بیمار » است نه « مجرم » کار ساده تر می شود. با هر بیماری این گونه عمل می کنیم تا آرام آرام از بیماری نجات یابد و یا حتی بوسیله این بیماری بمیرد!آیا کاری جز مدارا با بیمار میتوان کرد ؟! برای این که این مرحله را قبول نمایید وقدرت عمل کردن بیابید ،به آینده نجات شوهر وزندگی تان فکر کنید ؛ اصلاً نجات خودتان از این معضل که بیش از هرکسی دیگر گرفتار هستید فکر نمایید . وباور کنید که « طلاق » حتی از همین شوهر معتاد به ضرر شما وفرزندانتان است !! سعی کنید خودتان وفرزندانتان محیط گرم ومحترمانه فراهم کنید ؛ به گونه ای که شوهرتان در خانه احساس راحتی کامل نماید وحضور خود در جمع اعضای خانواده اش لذت ببرد .با ایجاد کردن جو گرم ومحترمانه در خانه : شوهرتان بر تداوم پاک بودن ، تشویق نمایید ، واو باکسب قدرت روحی ، خودش به تداوم وپایداری در « پاک بودن » مشتاق شود.افراد معتاد از نظر ارتباط جنسی ضعیف شده واین امر بر استرس و ناراحتی آنها می افزاید و بدتر آن که عموماً موجب بدبینی نسبت به همسرش می شود؛ که این ضعف جنسی و بدبینی به زنش ، روابط زناشویی شان را نیز بدتر می کند ؛ هر گونه حرکت همسرش را ، خیانت تلقی می کند وبا عصبانیت برخورد شدید می کند . این بازتاب نادرست با زنش ،اولاً مرد را به سمت اعتیادبیشتر از قبلاً سوق می دهد وثانیاً با برخورد نادرست با همسرش جو خانه رامتشنج تر از قبل می کند وباز تاب همسرش از این بدبینی ، عصبانیت مرد را بیشتر می کند . بنابراین سعی کنید روابط جنسی هر چند محدود داشته باشید. این کار اولاً : موجب می شود که مرد احساس قدرت در برآوردن حوایج جنسی همسرش، نماید وبدبینی اش نسبت به اوکمتر شود ثانیاً « زن » هم نسبتا از این ارتباط لذت برده وتا حدوی آرامش می گیرد وآماده تحمل بیشتر شوهرش خواهد شد ثالثا خشونت مرد کمتر خواهد شد وآرامش نسبی به خانه بر می گردد .پس مدتی که این روابط برقرار شود ، مرد قدرت روحیه گرفته وآماده پذیرش تر ک خواهد شد . وزمانی که شما اورا آماده می بینید ( دقت کنید، عجله نکنید ) با محبت از او بخواهید که مقدار استفاده از مواد اعتیاد را کم کند . اگر شما درست وخوب عمل کنید ، خودش داوطلب ترک خواهد شد . تا چنین جمله ای گفت از او بخواهید به آرامی ترک کنند . در این مرحله می توانید از پزشک مربوطه کمک فکری وعلمی بگیرید تا به تدریج ترک کند . ومصرف مواد غذایی گرم در ترک اعتیاد مفید است .تمام نیروتان در این بگذارید که جایگاه وشخصیت شوهرتان را اول ، در خانه ودوم در اقوام بازسازی شود . نگاه شما به شوهرتان دراین کار بسیار مهم است . تعریف واحترام شما به شوهرتان ، موجب تثبیت ایشان خواهد شد . لحن محبت آمیز ومحترمانه شما در بازسازی شخصیت نقش فراوان دارد . این بازسازی در توانمند شدن روحی مۆثر است. اوقات فراغت خود وشوهرتان را با تفریحات سالم پر کنید . با رفتن به پارک ویا خارج از شهر ، یک روز شاد و گرم را فراهم نمایید . از فرصت هایی که می توانید با او عشق بازی کنید ، هیچ غفلت نکنید واز بیان افتخار کردن خودتان به وجود چنین شوهری ، فراموش نکنید ( هرچند به آن اعتقاد نداشته باشید ! اما حضور شوهر شما حتی با وجود اعتیادش برای شما اعتبار بیشتری دارد تا نبود آن ). در زمان مناسب جملات سازنده ونیرو بخش به اوبگویید . واز بیان هر گونه جمله منفی خوداری کنید . به هرحال « زن » می تواند با هنر های زنانه خود « مرد» را اسیر خود نماید.در زندگی هر شخصی مسائلی وجود دارد ؛ وقتی نمیتوانند از پس آن بر آیند ناراحتشان میکند برخی از افراد دوست دارند همیشه راحت باشند و مشکلی نداشته باشد و وقتی زندگی بر وفق مرادشان نیست از خود بیخود میشوند .همه چیز برای همیشه بد نخواهد بود.یکی از چیزهایی خیلی مهم که باید به خاطر داشته باشید این است که شما هنوز کنترل نسبی بروی اوضاع دارید. حتی اگر این کنترل, کنترل کاملی بروی شرایط پیش رو نباشد, یکی از چیزهایی که همیشه می توانید برویش کنترل داشته باشید نگرش و واکنش تان بروی شرایط پیش رو می باشد. بروی چیزهایی تمرکز کنید که در کنترل شماست.خیلی چیزها وجود دارند که خارج از کنترل شما هستند. شما نمی توانید گذشته تان را تغییر بدهید, یا رفتار شخص دیگری را, یا مسائل مربوط به سلامتی کسی که دوستش دارید. زمانتان را برای وادار کردن دیگران به تغییر هدر ندهید یا سعی نکنید چیزهایی که خارج از کنترل تان هستند را تغییر بدهید. وقت و انرژی را به تلاش برای چیزهایی که باعث می شود احساس درماندگی و خستگی بکنید سرمایه گذاری نکنید. پذیرش یکی از بهترین راهها برای انعطاف پذیر بودن است.مواظب خودتان باشید. مقدار بیشتری استراحت کنید, برخی اوقات تمرین ورزشی کنید, غذاهای خوب بخورید, و زمان کافی برای اوقات فراغتتان در نظر بگیرید. وقتی بیشتر مراقب خودتان باشید بهتر می توانید با مشکلات روبرو شوید. با آرزوی سلامتی و آرامش در زندگی در کنار فرزندان دلبندتان برای شما